Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . احتیاط کردن
2 . هشدار دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
حَذِرَ
فعل گذرا و ناگذر
1
احتیاط کردن
مراقب بودن، دوری کردن، پرهیز کردن
1.أَخِي، اِحْذِر السَّائِقِين المُتِوَتِّرِين أَثْنَاءَ القِيَادَة.
برادرم، هنگام رانندگی از رانندگان عصبی دوری کن.
2.اِحْذِرْ يَا عَزِيزِي.
عزیزم احتیاط کن.
3.رَجَاءً اِحْذِرْ مَتَى تُسَافِر وَ أَنْتَ وَحِيد.
خواهشاً هنگام مسافرت وقتی تنها هستید، مراقب باشید.
[فعل]
حَذَّرَ
فعل گذرا
1
هشدار دادن
برحذر داشتن
1.كَمْ مَرَّةٍ حَذَّرْتُكُمْ مِن اللَعِبِ بِالنَّارِ!
چند بار شما را از بازی با آتش برحذر داشتهام!
2.هَلْ نَسِيتَ؟ لَقَدْ حَذَّرْتُكَ مِنْ قَبْل!
آیا فراموش کردی؟ من قبلاً به تو هشدار دادهام!
کلمات نزدیک
شارك
ناقش
قابل
عجب
ساعد
تابع
خفى
راهن
أطعم
هدد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان