[فعل]

رَاهَنَ

فعل ناگذر

1 شرط‌بندی کردن

  • 1.أُرَاهِنُ أَنَّ هَذَا سَوفَ يَجْعَلُكَ سَعِيداً.
    شرط می‌بندم که این باعث خوشحالی شما می‌شود.
  • 2.عَلَى أَيِّ حِصَانٍ رَاهَنَ مُحَمَّد؟
    محمد روی کدام اسب شرط بندی کرد؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان