[فعل]

زَارَ

فعل گذرا

1 دیدار کردن بازدید کردن

  • 1.أُرِيدُ أَنْ أَزُورَ هَذِهِ الأَمَاكِن.
    من می‌خواهیم از این مکان‌ها بازدید کنم.
  • 2.زُرْنَا مَدِينَة شِيرَاز مُنْذُ ثَلَاثَة أَشْهُر.
    ما سه ماه پیش از شهر شیراز بازدید کردیم.
  • 3.مَتَى تَزُورُونَنَا؟
    چه‌زمانی به دیدار ما می‌آیید؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان