[فعل]

طَبَعَ

فعل گذرا

1 چاپ کردن

  • 1.سَأَطْبَعُ كِتَابِي بَعْدَ أَرْبَعَة أَشْهُر.
    چهار ماه دیگر کتابم را چاپ می‌کنم.
  • 2.هَلْ تَطْبَعُ هَذِه الصَّفَحَات لِي؟
    آیا این صفحات را برای من چاپ می‌کنی؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان