[فعل]

aus­che­cken

/ˈaʊ̯stʃɛkn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: checkte aus] [گذشته: checkte aus] [گذشته کامل: ausgecheckt] [فعل کمکی: haben ]

1 تسویه کردن و رفتن (در هتل و بیمارستان و ...)

مترادف و متضاد ein­che­cken
  • 1.Der Hotelgast gab seinen Schlüssel zurück und checkte aus.
    1. مهمان اتاق کلیدش را بازگرداند و تسویه کرد و رفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان