[اسم]

der Auszug

/ˈaʊ̯st͡suːk/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Auszüge] [ملکی: Auszug(e)s]

1 تخلیه اسباب‌کشی (خروج)

  • 1.Der Auszug muss bis zum Ersten nächsten Monats erfolgen.
    1. تخلیه باید تا اوایل ماه آینده انجام بگیرد.

2 خروج

3 جوهره عصاره

4 چکیده خلاصه

  • 1.Der Autor las einen Auszug seines neuen Romans vor.
    1. نویسنده یک خلاصه از رمان جدیدش را خواند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان