[اسم]

die Auslegung

/ˈaʊ̯sˌleːɡʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Auslegungen] [ملکی: Auslegung]

1 تفسیر تاویل

مترادف و متضاد Ausdeutung interpretation
  • 1.Verschiedene Glaubensgemeinschaften glauben oft an völlig unterschiedliche Auslegungen eines bestimmten Textes.
    1. گروه‌های فکری متفاوت معمولاً به تفسیرهای کاملاً متفاوتی از یک متن واحد اعتقاد دارند.
  • 2.Wir halten diese Auslegung für falsch.
    2. ما این تفسیر را غلط می‌دانیم.

2 طرح نقشه

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان