Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . قیچی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
ausschneiden
/aʊsʃnaɪdən/
فعل گذرا
[گذشته: schnitt aus]
[گذشته: schnitt aus]
[گذشته کامل: ausgeschnitten]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
قیچی کردن
با قیچی درآوردن، بریدن
مترادف و متضاد
abtrennen
schneiden
1.eine Annonce aus der Zeitung ausschneiden
1. یک آگهی را از روزنامه با قیچی درآوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
ausschmücken
ausschluss
ausschließlich
ausschließen
ausschlaggebend
ausschnitt
ausschreiben
ausschreibung
ausschreitungen
ausschuss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان