Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . نفی کردن
2 . قفل کردن
3 . اخراج کردن
4 . در را به روی خود قفل کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
ausschließen
/ˈaʊ̯sʃliːsən/
فعل گذرا
[گذشته: schloss aus]
[گذشته: schloss aus]
[گذشته کامل: ausgeschlossen]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نفی کردن
رد کردن، منتفی کردن
1.Das kann man nicht ganz ausschließen.
1. نمی توان این را به کلی نفی کرد.
2.Man kann nicht ausschließen, dass er bei der Operation stirbt.
2. نمیتوان نفی کرد که او در حین جراحی از دنیا رفت.
2
قفل کردن
بستن
1.Ich habe den Hund jetzt ausgeschlossen.
1. من حالا (در را) به روی سگ قفل کردم.
3
اخراج کردن
طرد کردن
1.Sie schlossen ihn aus der Partei aus.
1. آنها او را از حزب طرد کردند.
4
در را به روی خود قفل کردن
(sich ausschließen)
1.Das Kind hat sich ausgeschlossen.
1. کودک در را به روی خود قفل کرد.
2.Warum haben sie sich ausgeschlossen?
2. چرا شما در را به روی خود قفل کردید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
ausschlaggebend
ausschlagen
ausschlag
ausschlafen
ausschimpfen
ausschließlich
ausschluss
ausschmücken
ausschneiden
ausschnitt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان