[فعل]

bezahlen

/bəˈt͡saːlən/
فعل گذرا
[گذشته: bezahlte] [گذشته: bezahlte] [گذشته کامل: bezahlt] [فعل کمکی: haben ]

1 پرداخت کردن پرداختن، تسویه حساب کردن

مترادف و متضاد aufkommen ausgeben begleichen vergüten zahlen
  • 1.Wo muss ich bezahlen?
    1. کجا باید پرداخت کنم؟
etwas (Akk.) bezahlen
چیزی را پرداخت کردن
  • 1. Die Rechnung ist noch nicht bezahlt.
    1. صورت‌حساب هنوز پرداخت نشده‌است.
  • 2. Hast du die Rechnung bezahlt?
    2. آیا صورت‌حساب را پرداخت کردی؟
  • 3. Ich bezahle die Rechnung.
    3. من صورت‌حساب را پرداخت می‌کنم.
etwas (Akk.) bar bezahlen
چیزی را به‌صورت نقدی پرداخت کردن
  • Möchten Sie mit Kreditkarte oder bar bezahlen?
    می‌خواهید با کارت اعتباری پرداخت کنید یا به‌صورت نقدی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان