3.Ich würde den Stuhl daneben stellen, nicht davor.
3.
من میخواستم که صندلی را پهلویش بگذارم نه جلویش.
کاربرد واژه daneben بهمعنای کنار
از واژه daneben در آلمانی بهعنوان قید مکان و بهمعنای "کنار" استفاده میشود. به مثال زیر توجه کنید:
".Er stand daneben und hörte alles mit an" (او آن کنار ایستاده بود و همهچیز را شنید.)
daneben گاهی معنای "کنارش" یا "نزدیکش" هم دارد. به مثال زیر توجه کنید:
"im Haus daneben" (در خانه کنارش)
daneben همچنین میتواند معنای "پهلوی" را هم داشته باشد.
"Ich würde den Stuhl daneben stellen, nicht davor" (من میخواستم که صندلی را پهلویش بگذارم نه جلویش.)