[اسم]

der Dank

/daŋk/
قابل شمارش مذکر
[ملکی: Dank(e)s]

1 تشکر شکر، سپاس‌گزاری

  • 1.Er verdient Dank.
    1. او لایق سپاس‌گزاری است.
  • 2.Nehmen Sie meinen herzlichen Dank!
    2. تشکر از صمیم قلب من را بپذیرید!
[حرف اضافه]

dank

/daŋk/
[همراه: genetive]

2 به‌خاطر به‌یمن

مترادف و متضاد infolge wegen
  • 1.Dank ihrer Hilfe haben wir es geschafft.
    1. به‌یمن کمکش ما از پس آن برآمدیم.
  • 2.Sie konnte das Problem dank ihrer Erfahrung lösen.
    2. او توانست مشکل را به‌خاطر تجربه‌اش حل کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان