Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تمایز گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
differenzieren
/ˌdɪfəʁɛnˈt͡siːʁən/
فعل ناگذر
[گذشته: differenzierte]
[گذشته: differenzierte]
[گذشته کامل: differenziert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
تمایز گذاشتن
تفاوت گذاشتن
مترادف و متضاد
unterscheiden
Unterschied machen
1.Unser Chef differenziert zwischen privaten und beruflichen Angelegenheiten.
1. رئیس ما بین مسائل شخصی و کاری تمایز میگذارد.
2.Wissenschaftler differenzieren zwischen guten und schlechten Fetten.
2. دانشمندان بین چربیهای سالم و ناسام تفاوت میگذارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
differenzialrechnung
differenzial
differenz
differential
diffamierung
differenziert
diffus
digital
digitalfernsehen
digitalisieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان