[صفت]

echt

/ɛçt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: echter] [حالت عالی: echtesten]

1 واقعی اصلی، خالص

  • 1.Der Schmuck ist echt.
    1. جواهر، اصلی است.
  • 2.Er hat sich wie ein echter Freund verhalten.
    2. او مثل یک دوست واقعی رفتار کرد.
  • 3.Ich träume von einem echten Perserteppich.
    3. من رویای یک فرش ایرانی واقعی را دارم.
[قید]

echt

/ɛçt/
غیرقابل مقایسه

2 واقعا

  • 1.Der Film war echt gut.
    1. فیلم واقعا خوب بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان