[اسم]

die Gewissenhaftigkeit

/ɡəˈvɪsənhaftɪçkaɪ̯t/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Gewissenhaftigkeit]

1 دقت باوجدانی، وظیفه‌شناسی

مترادف و متضاد genauigkeit Pflichtbewusstsein
  • 1.Menschen mit hoher Gewissenhaftigkeit sind sorgfältiger.
    1. انسان‌هایی با دقت بالا بااحتیاط‌تر هستند.
  • 2.Sie nahm mit größter Gewissenhaftigkeit ihre Medizin.
    2. او داروهایش را با دقت بالا مصرف می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان