[اسم]

der Hilfsbereitschaft

/ˈhɪlfsbəˌʁaɪ̯tʃaft/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Hilfsbereitschaft]

1 کمک‌رسانی

  • 1.Eigil dankte ihr für den Rat und ihre Hilfsbereitschaft.
    1. "ایگیل" از او به‌خاطر پیشنهاد و کمک‌رسانی‌اش تشکر کرد.
  • 2.Seine Hilfsbereitschaft kannte keine Grenzen.
    2. کمک‌رسانی‌اش هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان