[صفت]

möglich

/ˈmøːklɪç/
قابل مقایسه

1 ممکن امکان‌پذیر

مترادف و متضاد denkbar etwaig eventuell unmöglich
  • 1.Ich möchte Frau Simon sprechen. -Das ist leider nicht möglich, sie ist heute verreist.
    1. من می‌خواهم با خانم "سیمون" صحبت کنم. -متأسفانه ممکن نیست، او امروز به مسافرت رفته‌است.
  • 2.Mit dieser Fahrkarte ist die Fahrt ab 9 Uhr möglich.
    2. با این بلیط سفر از ساعت 9 ممکن است.
Es ist möglich, dass...
ممکن است که..
  • Es ist möglich, dass er gelogen hat.
    ممکن است که او دروغ گفته باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان