[اسم]

der Neid

/naɪ̯t/
غیرقابل شمارش مذکر
[ملکی: Neid(e)s]

1 حسد حسادت

مترادف و متضاد Eifersucht
  • 1.Der Junge starrte das neue Spielzeugauto seines Bruders mit unverhohlenem Neid an.
    1. کودک به ماشین اسباب‌بازی برادرش با حسادتی آشکار خیره شد.
  • 2.Er platzte fast vor Neid, als sie mit dem neuen Auto vorfuhr.
    2. او تقریباً از حسد منفجر شد وقتی‌که او با ماشین جدید می‌راند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان