[اسم]

die Wanderschaft

/ˈvandɐʃaft/
قابل شمارش مونث
[جمع: Wanderschaften] [ملکی: Wanderschaft]

1 گردش

مترادف و متضاد walze
  • 1.Die Zeit der Wanderschaft ist für ihn vorüber.
    1. زمان گردش برایش گذشته است.
  • 2.Nach dem Studium ging er auf Wanderschaft.
    2. او بعد از تحصیل به گردش رفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان