Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1.to play
2.to play
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
بازی کردن
( ب-ا-ز-ی- -ک-ر-د-ن )
1
to play
فعالیتی بهخصوص را بهمنظور سرگرمی، تفریح یا مسابقه انجام دادن، در فعالیتی سرگرمکننده یا ورزشی شرکت کردن
to play
/pleɪ/
/pleɪ/
2
to play
to act
,
to perform
در نقشی بازی کردن، نقشی را اجرا کردن
to play
/pleɪ/
/pleɪ/
to act
/ækt/
/ækt/
to perform
/pərˈfɔːrm/
/pəˈfɔːm/
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان