خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باهوش
2 . شیک
3 . صمیمی
[صفت]
smart
/smɑːrt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: smarter]
[حالت عالی: smartest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باهوش
هوشمندانه، هوشمند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هوشمندانه
هوشمند
زرنگ
زیرک
مترادف و متضاد
bright
clever
intelligent
stupid
1.Why don't you fix it if you're so smart?
1. اگر که خیلی باهوشی، چرا خودت تعمیرش نمیکنی؟
a smart move
حرکت [اقدام] هوشمندانه
Quitting that job was a smart move.
استعفا دادن از آن کار حرکتی هوشمندانه بود.
2
شیک
تروتمیز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خوشلباس
مترادف و متضاد
fashionable
stylish
well dressed
unfashionable
smart clothes
لباس شیک
They were wearing their smartest clothes.
آنها شیکترین لباسهایشان را پوشیده بودند.
3
صمیمی
پسرخاله [اصطلاحاً بهمعنای صمیمی شدن]
مترادف و متضاد
friendly
to get smart with somebody
با کسی صمیمی شدن
Don't get smart with me so soon!!
اینقدر زود با من پسر خاله نشو!!
تصاویر
کلمات نزدیک
smarmy
smallpox
smallholding
smallholder
small-town
smart card
smart cookie
smart phone
smarten up
smartly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان