[تخصیص گر]

a metric shitload of

/ɐ mˈɛtɹɪk ʃˈɪtloʊd ʌv/

1 بسیار زیاد کلی

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد a lot of a shit ton
a metric shitload of work
کلی کار
  • I'm sorry, I can't come on the trip this weekend. I've got a metric shitload of work to catch up on.
    متاسفم، این آخر هفته نمی‌توانم به سفر بیایم. کلی کار دارم که باید به آن‌ها رسیدگی کنم.
a metric shitload of trouble
دردسر بسیار زیاد
  • You're going to be in a metric shitload of trouble if you get caught.
    در دردسر بسیار زیادی می‌افتی اگر گیر بیفتی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان