Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پژواکشناسی (فیزیک)
2 . کیفیت صدا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
acoustics
/əˈkustɪks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پژواکشناسی (فیزیک)
صوتشناسی، علم اصوات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صوتشناسی
آکوستیک
1.I lectured on acoustics.
1. من در باب پژواکشناسی سخنرانی کردم.
2
کیفیت صدا
ویژگیهای سالن تئاتر و... از لحاظ کیفیت صدا
1.The acoustics of the new concert hall are excellent.
1. کیفیت صدای سالن کنسرت جدید عالی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
acoustically
acoustical
acoustic guitar
acoustic
acorn
acquaint
acquaintance
acquaintanceship
acquainted
acquest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان