[صفت]

additional

/əˈdɪʃ.ən.əl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اضافی فرعی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اضافه اضافی
مترادف و متضاد extra
  • 1.additional costs
    1. هزینه‌های اضافی
  • 2.additional problems
    2. مشکلات فرعی
  • 3.There will be an extra charge for any additional passengers.
    3. مبلغ مازادی برای مسافران اضافی خواهد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان