[اسم]

addition

/əˈdɪʃ.ən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جمع (ریاضی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: جمع علاوه
مترادف و متضاد adding inclusion subtraction
simple addition and subtraction problems
مسائل ساده جمع و تفریق

2 ضمیمه [هر چیز اضافه‌شده به چیز دیگر]

مترادف و متضاد appendage supplement
  • 1.Matt is the latest addition to the team.
    1. "مت" آخرین (عضو) اضافه‌شده به تیم است.

3 افزودن اضافه کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اضافه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان