[صفت]

advanced

/ədˈvænst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more advanced] [حالت عالی: most advanced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیشرفته مدرن، مترقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشتاز پیشرفته پیشرفته
مترادف و متضاد developed modern new progressive primitive undeveloped
advanced technology
فناوری پیشرفته
  • Advanced technology is changing the world.
    فناوری پیشرفته دارد جهان را تغییر می‌دهد.
advanced society
جامعه مدرن
  • high levels of unemployment in the advanced industrial societies
    سطوح بالای بیکاری در جوامع صنعتی مدرن
advanced stage
مرحله پیشرفته
  • the advanced stages of the disease
    مراحل پیشرفته بیماری

2 پیشرفته (سطح آموزشی)

مترادف و متضاد higher-level elementary foundation
advanced learner/course of study
دانش‌آموز/دوره آموزشی (سطح) پیشرفته
  • 1. advanced learners of English
    1. زبان‌آموزان انگلیسی (سطح) پیشرفته
  • 2. advanced physics
    2. فیزیک پیشرفته
  • 3. an advanced English course
    3. دوره زبان انگلیسی پیشرفته
[عبارات مرتبط]
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان