[حرف اضافه]

alongside

/əˈlɔŋˈsaɪd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (در) کنار (در) پهلوی

  • 1.Put your bike alongside mine.
    1. دوچرخه‌ات را کنار (دوچرخه) من بگذار.
  • 2.She was sitting alongside him.
    2. او در کنار او نشسته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان