[اسم]

anguish

/ˈæŋgwɪʃ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درد شدید (جسمی یا روحی) رنج، عذاب، غم و اندوه

معادل ها در دیکشنری فارسی: حرج
مترادف و متضاد agony pain sorrow suffering contentment
  • 1.she shut her eyes in anguish.
    1. او چشمانش را با درد شدید بست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان