Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کاپشن
2 . خوره (تکنولوژی، بازی‌های ویدیویی، کامیک و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
anorak
/ˈænəræk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاپشن
1.My Mum made me take my anorak in case it rained.
1. مامانم مجبورم کرد کاپشنم را بردارم که شاید باران ببارد.
2
خوره (تکنولوژی، بازی‌های ویدیویی، کامیک و...)
آدم کم‌معاشرت
informal
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
anonymously
anonymous
anon.
anodyne
annulment
anseriformes
answer
answering machine
ant
ant bear
کلمات نزدیک
anopheles
anonymously
anonymous
anonymize
anonymity
anorexia
anorexic
anorthite
another
another term for centigrade is celsius.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
