Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آپارتمان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
apartment
/əˈpɑrtmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آپارتمان
واحد مسکونی آپارتمانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آپارتمان
کاشانه
مترادف و متضاد
flat
suite
1.I'll give you the keys to my apartment.
1. من کلید آپارتمانم را به تو خواهم داد.
2.They have six luxury apartments for sale.
2. آنها شش آپارتمان مجلل [لوکس] برای فروش دارند.
a three-bedroom apartment
یک آپارتمان سهخوابه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
apart
apace
aortic
aortal
aorta
apartment block
apartment building
apartment house
ape
aperitif
کلمات نزدیک
aparthotel
apartheid
apart from
apart
apace
apartment building
apartment dweller
apartment hotel
apathetic
apathy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان