[اسم]

apartment

/əˈpɑrtmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آپارتمان واحد مسکونی آپارتمانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آپارتمان کاشانه
مترادف و متضاد flat suite
  • 1.I'll give you the keys to my apartment.
    1. من کلید آپارتمانم را به تو خواهم داد.
  • 2.They have six luxury apartments for sale.
    2. آنها شش آپارتمان مجلل [لوکس] برای فروش دارند.
a three-bedroom apartment
یک آپارتمان سه‌خوابه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان