[صفت]

archaic

/ɑrˈkeɪɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more archaic] [حالت عالی: most archaic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کهن قدیمی، منسوخ

معادل ها در دیکشنری فارسی: مهجور قدیمی
مترادف و متضاد antiquated obsolete old-fashioned outdated modern new
  • 1.His speech was full of archaic expressions.
    1. سخنرانی او پر از اصطلاحات منسوخ بود.
  • 2.These archaic methods of farming must be brought up to date.
    2. این روش های قدیمی کشاورزی باید به روز شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان