[فعل]

to arise

/əˈraɪz/
فعل ناگذر
[گذشته: arose] [گذشته: arose] [گذشته کامل: arisen]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به وجود آمدن رخ دادن

مترادف و متضاد occur
  • 1.New difficulties had arisen.
    1. مشکلات جدیدی به وجود آمده بودند.
  • 2.The whole problem arose from a lack of communication.
    2. تمام مشکل به‌خاطر کمبود ارتباطات رخ داد.

2 بپاخاستن قیام کردن

old use
  • 1.The peasants arose against their masters.
    1. رعایا علیه اربابان خود بپاخاستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان