[اسم]

aristocrat

/əˈrɪstəkræt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اشراف‌زاده نجیب‌زاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: آریستوکرات
  • 1.The aristocrat did not need a job because his family was wealthy.
    1. اشراف‌زاده نیازی به شغل نداشت چون خانواده‌اش پولدار بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان