Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهشدت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
ass off
/ˈæs ˈɔf/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهشدت
سخت
culturally sensitive
informal
laugh one's ass off
بهشدت خندیدن
He laughed his ass off when his little brother came home covered in mud.
وقتی که برادر کوچکترش سر و پا گلی به خانه آمد، او بهشدت خندید.
work one's ass off
بهشدت/سخت کار کردن
I worked my ass off to get where I am today!
برای رسیدن به جایی که امروز هستم، سخت کار کردم!
تصاویر
کلمات نزدیک
leave to
work ass off
leave aside
whoop-ass
talk through ass
ass end of nowhere
ass-backwards
let-out
ass-kisser
lie about
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان