Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فرسایش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
attrition
/əˈtrɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرسایش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرسایش
formal
1.It was a war of attrition.
1. آن یک جنگ فرسایشی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
attributive
attribution
attributed
attribute
attributable
atty
atypical
au
au courant
au pair
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان