Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مزایده
2 . به مزایده گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
auction
/ˈɔːkʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مزایده
حراج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حراج
1.an auction of paintings
1. مزایده ی آثار نقاشی
2.an Internet auction site
2. سایت مزایده ی اینترنتی
3.The house is up for auction
3. خانه برای فروش گذاشته شده است.
[فعل]
to auction
/ˈɔːkʃn/
فعل گذرا
[گذشته: auctioned]
[گذشته: auctioned]
[گذشته کامل: auctioned]
صرف فعل
2
به مزایده گذاشتن
فروختن، حراج کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حراج کردن
1.the painting was auctioned.
1. آن نقاشی به مزایده گذاشته شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
auckland
auburn
aubergine
auberge
aubade
auction house
auction room
auctioneer
audacious
audaciously
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان