[قید]

backwards

/ˈbækwərdz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به عقب عقبی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پس و پیش
مترادف و متضاد forward
  • 1.Hannah took a step backward.
    1. حنا یک قدم به عقب برداشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان