[اسم]

badass

/bˈædæs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آدم گردن‌کلفت آدم کله‌خر

culturally sensitive disapproving informal
  • 1.That guy is such a badass—I'm a little scared to talk to him, honestly.
    1. آن یارو یک آدم خیلی گردن‌کلفت است؛ صادقانه کمی از حرف زدن با او می‌ترسم.
  • 2.You don't have to be a badass all the time.
    2. نیازی نیست همیشه آدم کله‌خری باشی.
[صفت]

badass

/bˈædæs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more badass] [حالت عالی: most badass]

2 گردن‌کلفت کله‌خر

culturally sensitive informal
  • 1.That guy is so badass—I'm a little scared to talk to him, honestly.
    1. آن یارو خیلی گردن‌کلفت است؛ صادقانه کمی از حرف زدن با او می‌ترسم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان