Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خرکمان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ballista
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خرکمان
توضیحاتی در مورد واژه ballista
واژه ballista به دستگاهی گفته میشود که در زمان یونان و روم باستان نخست برای پرتاب سنگ و بعدها برای پرتاب تیرهای بزرگ مورد استفاده قرار میگرفته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ballhawk
ballgirl
ballet dancer
ballet
ballerina
ballistic
ballistic missile
ballistics
ballonet
balloon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان