Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خرید ارزان
2 . چانه زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bargain
/ˈbɑr.gən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خرید ارزان
چانه زنی (سر قیمت)، ارزان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اکازیون
مترادف و متضاد
bargaining
good buy
rip-off
1.The airline regularly offers last-minute airfares at bargain prices.
1. شرکت هواپیمایی به طور منظم سفرهای آخرین لحظه با قیمتهای ارزان را پیشنهاد میکند.
2.This coat was half-price. A real bargain.
2. این پالتو نصف قیمت بود. یک خرید ارزان واقعی
[فعل]
to bargain
/ˈbɑr.gən/
فعل گذرا
[گذشته: bargained]
[گذشته: bargained]
[گذشته کامل: bargained]
صرف فعل
2
چانه زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چانه زدن
1.She may sell the car for less if you bargain with her.
1. او ممکن است آن اتومبیل را (با قیمت) کمتر [ارزان تر] بفروشد اگر با او چانه بزنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
barf up one's guts
barely
barelegged
bareheaded
barefoot
bargain basement
bargain counter
bargain hunting
bargaining
bargaining power
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان