Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بدون کلاه
2 . بدون کلاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
bareheaded
/ˌberˈhedɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدون کلاه
سربرهنه
1.Some of the men wear hats, others are bareheaded.
1. برخی از مردها کلاه میگذارند و بقیه بدون کلاه هستند.
[قید]
bareheaded
/ˌberˈhedɪd/
غیرقابل مقایسه
2
بدون کلاه
سربرهنه
1.You can’t go out bareheaded in this weather.
1. تو نمیتوانی در این هوا بدون کلاه بیرون بروی.
تصاویر
کلمات نزدیک
barefoot
barefaced lie
bareback
bare bone essentials
bare
barelegged
barely
barf up one's guts
bargain
bargain basement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان