Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خط انتهای زمین (تنیس، والیبال و ...)
2 . (یکی از چهار) خط بین چهار بیس زمین بیسبال
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
baseline
/ˈbeɪˌslaɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خط انتهای زمین (تنیس، والیبال و ...)
2
(یکی از چهار) خط بین چهار بیس زمین بیسبال
تصاویر
کلمات نزدیک
baseless
baseboard
baseball cap
baseball
base rate
baseman
basement
baseness
bash
bashful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان