[عبارت]

be on the ball

/bi ɑn ðə bɔl/

1 کاردان بودن هشیار بودن، ماهر و مسلط بودن

مترادف و متضاد alert competent
  • 1.you really have to be on the ball for this job.
    1. شما برای این کار باید واقعا کاردان باشید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان