Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کم داشتن چیزی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
be short of something
/bi ʃɔrt ʌv ˈsʌmθɪŋ/
1
کم داشتن چیزی
1.I'm short of money this month.
1. من این ماه پول کم دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
be scared witless
be robbed of something
be right under one's nose
be quiet!
be pressed for time
be six of one, half a dozen of the other
be snowed in
be snowed under
be stationed
be supposed to
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان