Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . راهنما (آتش، نور و ...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
beacon
/ˈbikən/
قابل شمارش
1
راهنما (آتش، نور و ...)
هشداردهنده، فانوس دریایی، ایستگاه رادیویی راهنما
1.a navigational beacon
1. راهنمای ناوبری
تصاویر
کلمات نزدیک
beachhead
beached
beachcomber
beach volleyball
beach buggy
bead
beadle
beadwork
beady
beagle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان