Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (چشمان) ریز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
beady
/ˈbiːdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: beadier]
[حالت عالی: beadiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(چشمان) ریز
1.I could just see the bird’s open beak and small beady eyes.
1. من می توانستم منقار باز پرنده و چشمان ریز کوچکش را ببینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
beadwork
beadle
bead
beacon
beachhead
beagle
beak
beaker
beam
bean
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان