Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لوبیا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bean
/biːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لوبیا
باقالی، دانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لوبیا
1.Coffee beans are the beanlike seeds of the coffee plant.
1. دانههای قهوه دانههایی لوبیاشکل از گیاه قهوه هستند.
baked beans
لوبیای پختهشده
kidney beans
لوبیا قرمز
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
beaming
beam trolley
beam lifter
beam
beaker
bean beetle
bean curd
bean dip
bean fly
beanbag
کلمات نزدیک
beam
beaker
beak
beagle
beady
bean bag
bean brain
bean counter
bean curd
bean sprouts
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان