Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتاق اجاره ای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bedsit
/ˈbedsɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتاق اجاره ای
اتاقی در پانسیون
مترادف و متضاد
bedsitter
bedsitting room
1.I live in a house that has been converted to include five bedsits.
1. من در خانه ای زندگی می کنم که تغییر کاربردی داده تا شامل پنج اتاق اجاره ای شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bedside table
bedside manner
bedside
bedroom eyes
bedroom
bedsore
bedspread
bedtime
bee
beech
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان