I'd like to book a double bedroom for two nights, please.
میخواستم برای دو شب یک اتاقخواب دو نفره رزرو کنم.
the main/master bedroom
اتاقخواب اصلی/مستر
The master bedroom has a view of the sea.
اتاقخواب مستر چشمانداز دریا دارد.
the spare bedroom
اتاق (خواب) مهمان
She set up a home office in the spare bedroom.
او در اتاقخواب مهمان یک دفتر [شرکت] خانگی راه انداخت.
the bedroom door/window ...
در/پنجره و... اتاقخواب
Did you shut the bedroom window?
آیا پنجره اتاقخواب را بستی؟
کاربرد واژه bedroom به معنای اتاق خواب
واژه bedroom به اتاقی در خانه گفته میشود که افراد در آن میخوابند یا به کارهای شخصی خود میرسند. معمولاً در اتاقخواب، تخت خواب، کمد لباس و لوازم شخصی قرار دارد. خانهها میتوانند چند اتاقخواب داشته باشند مثلاً:
"a one/two/three bedroom apartment" (یک آپارتمان یک/دو/سه خوابه)