[اسم]

behavior

/bəˈheɪ.vjər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رفتار

معادل ها در دیکشنری فارسی: اخلاق رفتار سلوک کردار
مترادف و متضاد actions conduct manners
  • 1.An appropriate behavior
    1. یک رفتار مناسب
  • 2.studying human and animal behavior
    2. مطالعه رفتار انسان و حیوان
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان